English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
medium scale U در مقیاس متوسط
medium scale U نقشه مقیاس متوسط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
medium scale intergration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
Other Matches
medium U ملا "
medium U وسیله انجام کار
medium U حد وسط
medium U میانه
medium U میانی
medium U محیط
medium U واسطه دلال
medium U معدل
medium U محیط کشت
medium U متوسط معتدل
medium U رسانه
medium U واسطه
medium U متوسط
medium U مقدار متوسط
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U وسیله
medium U میانجی واسطه
medium U واسط
medium U وسط یا میانگین
medium U مدل حافظه خانواده پردازنده Intel x که امکان ارسال چند کیلوبایت داده و تا چند مگا بایت کد میدهد
medium U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
medium U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium U رسانهای که امکان ذخیره و نمایش داده میدهد مثل دیسک مغناطیسی یا VDU
virgin medium U واسطه دست نخورده
virgin medium U رسانه بکر
end of medium U انتهای رسانه
medium of exchange U وسیله مبادله
medium speed U بیت در ثانیه
circulating medium U وسیله انتقال قدرت خرید
transfer medium U رسانه انتقال
data medium U داده رسان
data medium U رسانه داده ها
dispersion medium U محیط پاشندگی
dispersive medium U محیط پخش
empty medium U رسانه تهی
medium wave U موج متوسط
medium-dry U شرابنهچندانشیرین RO
medium gravle U شن متوسط
medium term U میان مدت
medium voltage U ولتاژ متوسط
medium cloud U ابرهای متوسط
medium of exchange U وسیله داد وستد
polarization of a medium U قطبش محیط
medium artillery U توپخانه متوسط
medium curing U قیرهای محلول کندگیر
medium frequency U بسامد متوسط
medium frequency U فرکانس میانه
medium lampholder U سرپیچ معمولی
medium pacer U توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium range U با شعاع عمل متوسط
medium range U وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
medium steak U استیک متوسط سرخ یا پخته شده
medium term loan U وام میان مدت
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
medium term forecast U پیش بینی میان مدت
medium energy particle U ذره با انرژی متوسط
iron at medium setting U درجهمیانیدراتو
medium format SLR (6 x 6) U شکلمتوسطSLR
medium energy particle U ذره میان انرژی
a medium sized car U یک اتومبیل متوسط
medium frequency motor U موتور با فرکانس میانی
medium pace bowler U توپ انداز با روش پرتاب مستقیم و سرعت متوسط
medium term planning U برنامه ریزی میان مدت
medium carbon steel U فولادباکربن متوسط
medium tension distribution line U خطسیرپخشفشارمتوسط
medium range ballistic missile U موشک بالستیک میان برد
track [on a sound recording medium] U تیتر آهنگ
track [on a sound recording medium] U تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
Short medium and long wave موج کوتاه ومتوسط و بلند
tumble dry at medium to high temperature U بادرجهمتوسطبهبالاوخشکبهمبزنید
Unimog [a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks] U یونیماک [حمل و نقل]
t scale U مقیاس T
two scale U دودویی
scale up U افزایش
scale up U افزایش مقیاس
scale value U ارزش مقیاسی
scale down U به نسبت ثابت
x scale U در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
f scale U مقیاس اف
two scale U دو مقیاسی
scale up U افزایش به نسبت ثابت
scale down U کاهش مقیاس
k scale U مقیاس ک
scale down U کاهش تدریجی
to scale up or down U مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
to scale down U پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
m f scale U مقیاس نرینگی- مادینگی
scale down U کاهش
x scale U مقیاس طولی عکس
y scale U در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
scale U کمتریا افزایش نسبت
scale U حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale U مقیاس کردن
scale U قطعه
scale U کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale U ترازو
scale U مقیاس گذاشتن
scale U فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale U ن
scale U مشابه 8865
scale U دسته بندی
scale U درجه بندی
scale U مقیاس نقشه
z scale U مقیاس " زی "
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale U مقیاس
scale U درجه
scale U خطکش
scale U طبلک درجه
scale U نرخ دو مقدار
scale U جدول
scale U ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale U شاخص
scale U قپان
scale U میزان مقیاس درجه
scale U طبله
psychological scale U مقیاس روانی
range scale U طبله مسافت
range scale U طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
rating scale U مقیاس درجه بندی
ration scale U مقیاس نسبتی
ration scale U مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
reasonable scale U مخارج متعارفه
return to scale U بازده نسبت به مقیاس
precision scale U مقیاس دقیق
scale board U تخته نازک
scale armor U زره پولک دار
product scale U مقیاس فراورده
point scale U مقیاس امتیازی
needle scale U حرکت تعادلی روی یک پا
micrometer scale U طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
windage scale U مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale U مقیاس
numerical scale U مقیاس عددی
numerical scale U مقیاس شماره بندی شده
ordinal scale U مقیاس ترتیبی
percentile scale U مقیاس صدکی
photographic scale U مقیاس عکاسی
plateform scale U قپان سکوب دار
plotting scale U خط کش مختصات
plotting scale U خط کش مسافت یاب
nominal scale U مقیاس اسمی
Richter Scale U میزان ریشتر
height scale U پایهارتفاع
kitchen scale U ترازویآشپزخانه
to sink in the scale U در مقام تنزل کردن
to sink in the scale U پایین رفتن
latitude scale U مقیاسجغرافیایی
letter scale U مقیاسنامهها
to scale awall U بالارفتن ازدیوار
scale leaf U برگقطعهای
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
tempo scale U میزانتمپو
temperature scale U مقیاس دما
graduated scale U ترازویدرجهدار
distance scale U مقیاسمسافت
to turn the scale U قاطع بودن
windage scale U مقیاس تغییر سمت
Richter Scale U درجهی ریشتر
aperture scale U دهانهمقیاسدرجه
belly scale U شکمصاف
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
Celsius scale U درجهیسیلیوس
cine scale U صفحهنشانگر
transverse scale U مقیاس عرضی
depth scale U مقیاسعمیق
tonal scale U مقیاس صوتی
to turn the scale U قطعی بودن
transfer scale U پایهانتقال
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale U مقیاس نه بخشی
scale of project U وسعت طرح
scale of project U اندازه طرح
scale of production U مقیاس تولید
scale of preferences U مقیاس برتریها
scale of preferences U مقیاس رجحانها
scale of balance U کپه
scale factor U ضریب مقیاس
scale factor U ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor U ضریب اندازه
scale factor U پیمایش
scale factor U مقیاس گذاری
scale of weights U جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
on a grand scale <adv.> U به مقدار زیاد
splash scale U طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale U مقیاس طیفی
vernier scale U قالبنمایش
altitude scale U ارتفاعدیجیتالی
site scale U دستگاه تراز توپ
site scale U طبله تراز
sight scale U مقیاس نشانه روی
At the rate of . On a scale of . U به میزان
sight scale U طبله نشانه روی
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
on a grand scale <adv.> U در مقیاس بزرگ
micrometer scale U طبله میکرومتر
fahrenheit scale U مقیاس فارنهایت
cumulative scale U مقیاس تراکمی
coordinate scale U گونیا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com